تلخ است، شیرین کن کمی طعم دهانم را
جای شراب از "بوسه" پر کن استکانم را

با موی تو هی در خیالم شعر می بافم
با روسری آجر نکن اینقدر نانم را

(بوسیدمت، آتش گرفتم، مثل سیگاری...)
با دست خود بر باد دادم دودمانم را

ای هم کلاسی با تو بودن ارزشش را داشت
یک بار دیگر هم بیفتم امتحانم را

من دوست عقلم ولی هم دست دل هستم
هر جا بخواهی می کشانم کاروانم را


(از مجموعه غزل نبض)
انتشارات فصل پنجم